هنرمندی های جدید
دختر نازم سلام
این روزا خیلی هنرمند شدی و با کارات ما رو می خندونی
بارز ترین هنرتم زبون درازیه
همش اون زبون کوشولوتو می دی بیرون. انگاری اضافه ست تو دهنت ، واسه همینم همش جلو لباست خیس میشه و دیگه دیشب مجبور شدم برات پیش بند ببندم تا مریض نشی
واما هنر دیگه ای که تازگیا خیلی توش حرفه ای شدی غلط زدنه طوری که دیگه میترسم تنهات بزارم. انگاری فنر وصل کمرته و هرچی صافت میکنم دوباره میچرخی و به شکم غلط می زنی
دیشب نمی دونم چطوری خوابوندمت ، اینقدر شیطونی کردی(البته متناسب سنت) که من نصف شبی نمی دونستم عصبانی باشم یا بخندم
حیف باتری موبایلم تموم شد و نشد از کارات فیلم بگیرم
حرفه ای تر از اون اینه که دیگه رو به شکم خوابتم می بره مثل امروز صبح
چند روز پیش وقتی داشتم تو آشپزخونه ظرف میشستم دیدم صدای گریه ات از تو اتاق بلند شد اومدم ببینم چی شده دیدم خودت رو به شکم و خلقت تنگ شده.گفتم بیارمت پیش خودم بلایی سر خودت نیاری. توی کرییر گذاشتمت و بردم آشپزخونه اونجام دست از فضولی بر نداشتی
فقط خودت نگاه کن... دیگه کرییرم برات امنیت نداره
راستی دستتم شدیدا میخوری وگاهی این کارو به شیر خوردن هم ترجیح می دی
فدات بشم دختر بلای من