پیشرفتهای ده ماهگی
سلام به دختر نازم و دوستای نی نی وبلاگی گلم
فاطمه قشنگم تو این ماه از همیشه شیرین تر شدی و با کارات دل همه رو بردی
مثلا یاد گرفتی چشماتو ریز میکنی و دهنتو باز میکنی و میخندی طوری همه میخوان بچلوننت
یا اینکه تقلید میکنی... مثلا اگه یکی سرفه کنه تو هم سرفه میکنی و یا وقتی انگشت اشاره مو میارم بالا که تهدیدت کنم تو هم سریع همین کارو انجام میدی و...
و دیگه اینکه چند هفته ای هست که نای نای میکنی وقتی برات شعر میخونم و یا آهنگ از تلوزیون پخش میشه میرقصی که تو نوع خودش خیلی با نمک و بی نظیره
دندونات هم تعدادشون به هشت عدد رسیده و در اومدن اون چهار تا دندون جدید تو ماه دهم کلی شما رو اذیت کرد
و مهم ترین پیشرفت ده ماهگیت پیشرفت توی راه رفتنه که قشنگ طول یه فرش دوازده متری رو بدون اینکه بیفتی سر پا راه میری و این روزا دیگه دلت نمیخواد چهاردست و پا کنی و میخوای همش از ارتفاع بالا دنیا رو ببینی
تلاشت هم تو این راه ستودنیه و من شما رو از این بابت به مورچه تشبیه کردم آخه هر دفعه میفتی به صورت خستگی ناپذیر دوباره بلند میشی و با اعتماد به نفس به راهت ادامه میدی
الهی من فدای دختر سخت کوش و زرنگم بشم
راستی یه اتفاق جالب که دیروز افتاد این بود که کنترل دستت بود و افتاد و یکی از باطری هاش دراومد و شما به جای اینکه تو دهنت کنی اصرار داشتی کنار اون یکی باطری یعنی سرجاش بزاری
قوربونت برم که اینقدر باهوشی ماشالله. گاهی باورم نمیشه که همش ده ماهته
بدون شرح!!!!!!!!!