فاطمه نازمفاطمه نازم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

فاطمه نازدار من

هوا بس ناجوان مردانه سرد است...

1392/11/14 11:48
نویسنده : مامان افسانه
251 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم

زمستون امسال یه کم دیر اومد ولی اومد اونم با دل پر...

البته برفش جاهای دیگه اومد و به غیر از یه ذره برفی که همون شب اول اومد دیگه فقط سوز و سرماش واسه ما بود

منم که در درینیشخنداصلا نمیتونم تو خونه بند بشم و شما رو مثل ساندویچ میپیچونم و میریم بیرون اونم هرشبنیشخند

ولی امروز صبح که بیدار شدم دیدم بدجوری سرما خوردم

از وقتی حامله شدم احساس میکنم یه کم بدنم ضعیف شده...

امروز صبحم نمیتونم ببرمت تو هال و باید تا وقتی یه کم هوا گرم میشه با هم تو اتاق بمونیم آخه با اینکه بخاری هال زیاده بازم سرده

اینم از اولین زمستون شما که تا چند روز پیش کم کم داشت لباسات به یه دونه تو خونه میرسید و حالا با اینکه چهار لا لباس پوشوندمت نمیشه ببرمت توی سالن بس که سرده

 

اینجا میخواستیم بریم خونه دایی جون که شما خوابت برد(البته قبل از سرما)


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

آدرینا
14 بهمن 92 11:50
ای جونم عروسک کوچولو چه ناز خوابیده
الهام
14 بهمن 92 12:03
افسانه مامان هیچکس!
14 بهمن 92 20:19
آخی فاطمه جون چه معصومانه لالاییده راستی یه پست جدید اون وسطا گذاشتم به اسم شیرینی پزون!
خاله زهرا
14 بهمن 92 21:53
وای از سرما نگو افسانه جان کلافم از دست ننه سرما. راستی اگه امسال خواستی شیرینی بخری بگو تا چند نمونه برات بیارم قشنگن دوستم کاری شده شیرینیاش نازن
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 بهمن 92 2:14
اي جونم عزيز دلم چه ناز خوابيدي خاله
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 بهمن 92 16:17
دو زاريم افتاد پاكش كردم خواهر
مامان فاطمه
15 بهمن 92 17:42
مراقب دخمل کوچولوی ما باش یه وقت سرما نخورهچه ناز خوابیدی خاله
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 بهمن 92 20:58
اگه يه روز همه فراموشت كردند من با توام،اگه همه به توظلم كردندمن با توام، ولي اگه همه دوستت داشتند، شرمنده؛ من با اونام!!!
سمیه مامان زینب
16 بهمن 92 0:55
آره عزیزم منم مثل خودت دردری ونمیتونم با زینب برم بیرون
زندایی جون
16 بهمن 92 12:53
با عرض معذرت این روزا یکمی دوروبرمون شلوغه خدا بد نده مامانی ایشاا... زودی خوب بشی باز با فاطمه جونی بیای پیشمون دلمون یه ذره شده واسه نازدار به باباییش بگو از طرف ما ببوسش(چون خودت مریضی)
مامان محمدصالح جون
16 بهمن 92 12:55
تو عکس پست ثابتش ،مواظب باش نیفتی نازدار خانم یکی از قاصدک ها رو بگیر ،بیا پایین
مادر جون آبتین وآروین
16 بهمن 92 16:55
خدا بد نده عزیزم.ایشالا حتما" بهتر شدی.خدا کنه که همیشه سر حال باشی و قبراق وآماده بیرون رفتن با ناز گل خانومعزیز دلم چه ناز خوابیده ماشالا....
خاله زهرا
17 بهمن 92 2:33
نفس خاله تولدت مبارک
مامان افسانه
پاسخ
ممنون خاله جونی گلم که یادم بودی
مامان فاطمه
17 بهمن 92 11:46
عزیز عکسو عوض کردم بیا ببین خوبه؟
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
17 بهمن 92 12:55
مثل باران دم صبح لطافت داری......مهر می ورزی و در مهر مهارت داری.... چه قشنگ است که در خاطره ات ثبت شده ايم.....که به ولخرجی در عاطفه برما عادت كردي........ سلام من و اوايي اومديم ازتون تشكر كنيم كه به اوايي رأي دادينبا زبون بي زبوني
مامان محمدصالح جون
17 بهمن 92 17:18
وای از عکس درباره وبلاگ یکی بزرگشو بزار خیلی ماه شده حتما بزاری ها
مامان عسل
17 بهمن 92 22:36
عزیزم 6 ماهگیت مبارک
خاله زهرا
19 بهمن 92 1:04
سلام ببخشید افسانه جان دیر به دیر سر میزنم 1. عروسی سمانس.2. با دوستم شریک شدم تا هنرامونو به رخ فامیلامون بکشیم
مائده
20 بهمن 92 10:48