پست ناموقت و نه ماهگی
سلام سلام
سلام به دختر ناز و دوست جونیای نی نی وبلاگی که تو این مدتی که سیستممون مشکل داشت و داره آپ نمیکنیم چون عکس نداریم ما رو تنها نذاشتن و به فکرمون بودن
اول بگم علت اینکه اسم این پست رو (ناموقت) گذاشتم اینه که قرار نیست بعدا پاکش کنم و چون سه تا پست رو ثبت موقت کردم چون عکساش نیست تو وبلاگ نذاشتم گفتم بعدنا که گذاشتمشون اونا رو یادتون نره ببینید.
دخترم تو این یکی دوماه کلی بزرگ شده ماشالله و هی ما رو با کاراش ذوق مرگ و البته گاهی اینجوری میکنه بهله
دخمل من چند روزه که بلند میشه می ایسته و بعد تقریبا یک دقیقه تلپ میفته آخه هنو پاهاش توان نداره بچم
بعد جونم بگه براتون یه یه ماه و خورده ای میشه که تا باباییش از سر کار میاد یه لبخند گنده رو لباش میشینه و با سرعت نووووووور خودشو به باباش میرسونه و کلی خودشو واسه باباش لوس میکنه و خلاصه کلی پدر و دختر دل به دل هم میدن و این وسط من
دیگه اینکه وقتی درازه با پاهاش دست دسی میکنه
سه روز پیشم که تولد دخترم بود(ماهگرد نه ماهگی) واسش دوتا کادوی خوشمل خریدیم که تو کف بمونید تا عکساشو بزارم
هااااااااااااااااااا راستی جدیدا یه کار به فضولیای دیگه ش اضافه شده و اونم اینه که یاد گرفته در کابینتارو باز میکنه یعنی چی آخه دختر و اینقدر فضول اونم از الان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تازه دیروزم در راستای پیشرفت این کارش یاد گرفته سرشو بین کابینت نگه داره تا بسته نشه و نمک دونو از تو کابینت برداشته و این من
و دیگه دیگه دوتا دندون بالاییش به سلامتی در اومد که کلی اذیت شد
فدات بشم عسلم
و اما...
دختر من: واسه کنترل نه ماهگی که بردمت وزنت نشون دهنده این بود که تمام تلاشهای من واسه چاق کردنت به باد رفته و شما همش هشت کیلو بودی
من دیگه واقعا نمیدونم چی کار کنم که شما تپل مپل بشی
تنت سلامت دختر نازم خیلی خیلی دوستت دارم گل مامان
مهم ترین اتفاق اردیبهشت طلبیدن آقا امام رضا تو ماه رجب بود که فاطمه خانم یه دعای ندبه مهمون حرم بود
زیارتت قبول دختر گلم
هیییییییییییییییییییییییییی آخیش تا حالا یه بند این همه رو یه جا نگفته بودم