فاطمه نازمفاطمه نازم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

فاطمه نازدار من

دندون گیر...

1392/11/2 20:35
نویسنده : مامان افسانه
1,092 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازم

این روزا لثه هات خیلی خارش داره فک کنم کم کم داری دندون درمیاری

از هر شیء ای استفاده میکنی واسه خاروندن لثه هات طوری که پریروز خودتو به میز تلوزیون رسونده بودی و لثه هاتو به لبه اش فشار میدادی اگه یه کم دیر رسیده بودم میزو میخوردینیشخند

دیشب دندون گیر بهت دادم و بر خلاف انتظارم با استقبال گسترده شما هموطن عزیز روبرو شد.نیشخند

دندون گیرو از دست هرکی که ازت میگرفت میگرفتی و فوری تو دهنت میکردی.

از اون جایی که تجربه نشون داده که شما جنبه ی پلاستیک جات رو نداری زیاد بهت نمیدم تا ون بلایی که سر شیشه و پستونک اومد سر دندون گیر نیاد.

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

      

 http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

راستی امروز یه دسر خوشمزه درست کردم که منتظرم زودتر بزرگ بشی و واسه تو درست کنم آخه هم خوشمزه ست ، هم مقوی و هم ساده...

اینم از پودینگ موز دست ساز مامان

 http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

پ.ن: از امروز قطره آهن باید بهت بدم

خیلی بد مزه ست ولی برات لازمه

امشب با کمی آب جوشیده 15 قطره آهن بهت دادم و تو با کلی در آوردن شکلای جور واجور بلاخره خوردیش...

عاشقتم مامانی که این روزا با کارات دل همه رو بردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان فاطمه جـونی
2 بهمن 92 16:11
دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت! ببخش مرا مادر...
مامان فاطمه جـونی
2 بهمن 92 16:28
فدای اون نگاه نازت شم خاله... ایشالله دندونات راحت در بیان گلم.... به به مامانی هنرمند دستورش رو بذار ما هم درست کنیم
مامان افسانه
پاسخ
ممنون خاله لطف داری
خاله زهرا
2 بهمن 92 21:42
ای جونم خاله فداش شه. مامانت کاری شده
خاله زهرا
2 بهمن 92 21:44
مامان افسانه پاناکوتا هم درست کن خوشمزس
مامان افسانه
پاسخ
فدات بشم که تازگیا روشن دل شدی و عکس به اون بزرگی که از پاناکوتا انداختم رو ندیدی
خاله زهرا
2 بهمن 92 21:45
کاسترد بخر اونم خوشمزس محمد شکمو منم عاشق دسرامه فک کنم دسرامو بیشتر از خودم دوست داره
خاله زهرا
2 بهمن 92 23:07
وای راست میگی چه سوتی دادم خب کارامل درست کن عشق محمد کارامله که براش درست نمیکنم
مهتاب
3 بهمن 92 0:35
عزیززززززززززززززم اخههههههههه لثه هات میخواره گلم الهی بمیرم ایشالا که راحت مرواریدای نازت در بیانو اذیت نشی مامان افسانه برای قطره اهن زود نیست مگه نباید 6 ماهگی شروع کنیم؟
somayeh maman zeinab
3 بهمن 92 1:16
aman az daste in dandona ma ke hanuz dargirim va darim talafat medim
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
3 بهمن 92 11:09
آموخته ام که خدا عشق است و عشق تنها خداست آموخته ام که وقتی ناامید می شوم خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار می کشددوباره به رحمت او امیدوار شوم آموخته ام اگر تا کنون به آنچه خواسته ام نرسیدم خدا برایم بهترش را در نظر گرفته است آموخته ام که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم.......
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
3 بهمن 92 11:11
اي جون عزيز دلم لثه هات ميخواره... قراره مرواريد هات جوونه بزنن..... فداي تو بشم كه ماماني رو حسابي سر ماجراي شيشه و پستونك نگران كردي حتي از دندوني هم ميترسه كه عادت كني.... خواهر هنرمندي ها حالا فاطمه جوني نميتونه دسر و بخوره من كه ميتونم پست كن لطفا
افسانه مامان هیچکس!
3 بهمن 92 14:24
الهی مروارید هاش یکی یکی بدون دردسر در بیان اره این پودینگ موز برای بچه هایی که تازه میخوان غذا بخورن خیلی خوبه ولی ما چون نی نی نداریم بقیه اش هنوز از اون چهارشنبه تو یخچال مونده!
خاله زهرا
4 بهمن 92 17:22
آدرینا
5 بهمن 92 11:19
ای جووونم آپم عزیزم
معصومه
5 بهمن 92 20:39
نگران نباش عادت نمی کنه چون کم کم چیزای مشابه واسه خودش پیدا می کنه که لثه هاشو باهاش بخارونه مثل لباس ، فرش، در ،دیوار ،اسباب بازی،سیب زمینی!!! و... اونوقته که هرچی این دندون گیرو می خوای بهش بدی دیگه قبول نمی کنه! به هرحال آدم نباید فقط به یه چیز خاص بسنده کنه تنوع تو زندگی لازمه
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
6 بهمن 92 0:05
دلم برای نگاه هایی که میدیدند تنگ شده است..... دلم برای برای گوش هایی که میشنیدند.......،برای لبهایی که میخندیدند تنگ شده است، دلم برای سرود سارها،........برای کلاغ ها تنگ شده است، برای ارزن های کپه شده روی سنگفرش که غذای یاکریم ها میشد، برای خرده های نان پشت پنجره،که گنجشکها را میهمان میکرد، دلم برای خودم تنگ شده است....
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
7 بهمن 92 15:19
این موهبت الهی ایست که صبحگاه چشم بگشایی و يادت بیاید دوستانی داری آبی تراز آسمان،.....روشن تر از صبح.....،زلال تر از شبنم.....دوستانی که خود خورشیدند... دوستت دارم افسانه جونم
مامان افسانه
پاسخ
ممنون عزیزم منم همین طور