چهارده ماهگی و کلی کار جدید
دختر گلم تولد چهارده ماهگیت مبارک
به عبارتی شدی یه سال و دو ماهه
و اما تو این دو ماه کلی شگفتی خلق کردی که به خاطر یکی از همین شگفتیات من زیاد نمیتونم وبلاگتو به روز کنم
دو سه باره که اومدم نشستم و با کلی احساس یه عالمه چیز نوشتم از بزرگ شدنات زاااااااااااااارت اومدی کابلو از پشت کشیدی و همه مطالب پریده و من اینجوری شدم
نزدیک دو هفته ست که یاد گرفتی خودت کفش میپوشی و اگه کفشای خودت دم دستت نباشه کفشای بقیه رو میپوشی
اینقدررررررررر هم از این کار ذوق میکنی و انتظار تشویق هم داری
خیلی علاقه داری اشیا رو داخل کیفی چیزی بزاری و درشو ببندی و مثل آدم بزرگا رفتار کنی
چهارتا دندون کرسی داری با هم درمیاری و فقط خدا میدونه چه عذابی داری میکشی دختر نازم
ماشالله قدت بلند شده و یه یه ماهی میشه که پا بلندی میکنی و از رو دراور یا میز کامپیوتر هرچی به دستت میرسه رو برمیداری بنابرین دیگه اجناس تو بالا بالاها هم از دستت آسایش نخواهد داشت
و بیشترین پیشرفتت تو زمینه حرف زدنه که روز به روز کلمات جدید تری رو تکرار میکنی
و غیر از کلمات به زبون خودت کلی با بقیه حرف میزنی
کلماتی که جدیدا یاد گرفتی و میگی:
سلام...میگی سع
الو...ایو
هاپو...آپو
شیشه... شیشع
علی... عیی
پویا...پوا،صبا که بیدار میشی میگی پوا.. یعنی شبکه پویا برات بزارم
داغ...غغغغغغغا، اینو کاربردی یاد گرفتی و وقتی غذای داغ بهت میدم با تمام غلظت میگی غغغا
محمد...ممد
احمد...امد
این دوتای آخری به اضافه علی اسم دایی جوناته و تازه یاد گرفتی بگی و من کلی ذوق میکنم
ولی کلمات دیگه ای رو هم بلدی که دیگه از بس عادی شده فکر نمیکنم گفتنش خیلی عجیب باشه
مثلا مامان و بابا و عمه و آبه و په په و مه مه و.... و اینا رو خیلی وقته کاربردی میگی
آها راستی چند شبیه که وقتی میریم خونه مامان جون اشرف میری دقیقا چادر خود مامان جونو پیدا میکنی و میاری میدی دستش و میپری بغلش فضول مامان
منظورت اینه که ببرنت بیرون
و عمو جون یکی دوبار پتو مسافرتی رو پهن کرده و شما رو توش دراز کرده و با عمه جون مثل گهواره تابت دادن و حالا ما تو شرش گیر کردیم و هرجا هرچی پهن میشه فوری میری وسطش دراز میشی و وقتی میبینی خبری نیست کلی نق میزنی
و هر وقت هم که میریم خونه شون از هرجا هست همون پتو رو پیدا میکنی و میاری خودت پهن میکنی و وسطش دراز میشی تا تابت بدن
کلا به تبلیغات های تلوزیون مخصوصا شبکه آی فیلم علاقه داری و میری جلو تلوزیون می ایستی و تا تهش نگاه میکنی وبابعضی تبلیغاتا مثل لینا همچین شیک و مجلسی و حرفه ای میرقصی و بابایی اینجوریهو من اینجوری
چند وقتی هم هست که میبینی ما رو مهر سجده میکنیم تا مهر رو میبینی فوری میای و سرتو رو مهر میزاری
و جدید ترین پیشرفتت اینه که میگیم فاطمه فلانی رو بوس کن دهنتو میزاری رو لپ طرف و شخص مذکور رو ذوق مرگ میکنی