تولدت مبارک گل خوشبوی من
و... بلاخره یک سال گذشت دختر گل من یک سال با همه اتفاقای خوب و بدش در کنار وجود نازنینت گذشت و ما خوشحال تر از همیشه خواستیم تولد یک سالگیتو جشن بگیریم و درست شب تولدت با حضور مامان جون اشرف،باباجون،عمه جون،عمو جون،مامان جون طیبه،دایی جونا و زن دایی جونا و خاله جون و آقا رضا و مهمونای ویژه یعنی بچه ها که عکساشون پایینه خونمون یه جشن کوشولو گرفتیم که جای دایی جون بزرگه و زن دایی و کوچولوهای نازشون تو جشنمون خیلی خالی بود اینم چندتا عکس از تولد البته بقیه خانوادگیه و بعدا ایشالله خودت میبینی شما رو هم که تا غافلت میشیدم میرفتی سروقت پفکا و میوه ها ای شکمو! اینجام قبل از این که مهمونا بیان میخوا...
نویسنده :
مامان افسانه
10:18